موضوعات: "تحقیق پایانی" یا "اعتقادی" یا "فرهنگ انتظار" یا "ویژگی های حکوت حضرت مهدی (عج)" یا "بررسی مسئله حجاب" یا "مبدا ومعاد" یا "سیره" یا "تربیتی" یا "تاریخ وفلسفه آن" یا "اخلاقی"
“زینت عابدان”
امام سجاد(ع) :
سه چیز سبب نجات مؤمن است :
1- بازداشتن زبان ازغیبت مردم
2- مشغول کردن خودش به آنچه که برای اخرت و دنیایش سود دهد
3- گریستن طولانی بر گناهانش
علی بن الحسین (علیه السلام) ، چهارمین امام شیعیان ،در پنجم شعبان سال 38 ه.ق متولد گشت.شهرت آن بزرگوار به دو لقب زین العابدین و سجاد به علت عبادت بسیار و سجده های مکررایشان است .
یکی از دلایل شهرت و محبوبیت آن حضرت نزد مردم، انتشار جملات زیبا و گرانبار در قالب دعا بود که همگان را به خود جذب می نمود. این دعاها در کتابی به نام صحیفه سجادیه که به آن زبور آل محمد نیز می گویند گرد آوری شده و مشتمل بر دقیقترین مسائل توحیدی، عبادی، اجتماعی و اخلاقی است.
سعید بن مسیب، از محدثین مشهور، درباره امام می گوید : ” هیچکس را پارساتر و باتقواتر از علی بن حسین ندیدم.”
امام در زمان خویش به ” علی الخیر"، ” علی الاغر” و ” علی العابد ” نیز شهرت داشت.
ابن ابی الحدید درباره امام سجاد می نویسد :
” آن حضرت را که اهل سجده بود و آثار آن بر پیشانیش آشکار بود، ” ذوالثفنات ” می گفتند. “
آورده اند که آن حضرت وقتی وضو می گرفت، رنگ چهره اش دگرگون می شد، و چون علت را می پرسیدند می فرمود : ” آیا می دانید که در برابر چه کسی می خواهم بایستم ؟ “
و نیز گفته شده است که در وقت نماز چهره مبارکش دگرگون می شد و رعشه بر اندامش می افتاد، و می فرمود: ” این از آن روست که می خواهم در حضور آن پادشاه بزرگ بایستم.”
امام در وقت نماز به هیچ چیز توجه نداشت . یکبار به هنگام نماز دست فرزند امام شکست، او از درد فریاد می زد ، شکسته بند آوردند و استخوان دست را جا انداخت و فرزند امام هم چنان از درد فریاد می کشید. پس از نماز، امام دست بچه را دید که به گردنش آویزان است و آن زمان بود که متوجه شد دست بچه شکسته است.
زمخشری می گوید :
” زمانی علی بن الحسین علیها السلام به قصد وضو گرفتن دستش را در آب فروبرد ، در همان حال سرش را به سوی آسمان و ستارگان بلند کرد و در آنها به تفکر پرداخت ، زمانی دراز گذشت، صبح دمید و مؤذن اذان گفت و هنوز دست امام در آب بود.”
امام در صدقه دادن و رسیدگی به محرومین نیز زبانزد بود و پس از شهادت ایشان معلوم گردید که هزینه زندگی صد خانواده از صدقات ایشان تامین می شده است. امام وقتی که سواره از کوچه های مدینه عبور می کرد هیچگاه تقاضای گشودن راه را نداشت و معتقد بود که راه مشترک است و ایشان حق ندارد دیگران را کنار بزند و مسیر را بگشاید .
* در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد (ع) روایت شده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا (ص) به رسالت مبعوث شد و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال می برد.
در مورد این عمل آمده: پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.
نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان.
بعد از اتمام نماز این دعا خوانده شود:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ…
ستایش خاص خدایى است که نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار، خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت بر پایه هاى عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت….
پس بخوان هر دعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش .
* انجام غسل در این شب مستحب است.
* زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) که افضل اعمال شب عید مبعث است.
از محضر آیت الله بهجت(ره) سؤال شد: حاج آقا، عمرمان گذشت و دارد مى گذرد امّا هنوز لذتى از عبادت و به خصوص نمازمان احساس نکرده ایم، به نظر شما چه باید بکنیم که ما نیز اقلاًّ اندکى از آنچه را که ائمه و پیشوایان معصوم علیهم السّلام فرموده اند، بچشیم؟
معظّم له در حالى که سر را تکان مى داد فرمود: آقا، عامّ البلوى است! این دردى است که همه گرفتاریم!
عرض شد: آقا، به هر حال مراتب دارد و مسئله نسبى است. بعضى همچون شما مراتب عالى دارید و ماها هیچى نداریم، ماها چه باید بکنیم ؟
باز در جواب فرمود: شاید من مرتبه شما را تمنّا کنم.
عرض شد: حاج آقا مسئله تعارف در کار نیست و یک واقعیتى است .
باز ایشان در جواب با فروتنى و تواضع خاصّى فرمودند که : عَمَّتُک مِثْلُک ! و مرادشان از این ضرب المثل این بود که من هم مثل شما هستم .
به هر حال ، پس از چند بار اصرار فرمودند:
این احساس لذّت در نماز یک سرى مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سرى مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که : انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند، و معصیت ، روح را مکدّر مى کند و نورانیت دل را مى برد.
و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمى دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنى فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجّهش به غیر خدا مشغول نشود. و اگر به طور غیر اختیارى توجّهش به جایى منصرف شد، به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند.
آقاى قدس یکى از شاگردان آیت الله بهجت نیز مى گوید:
روزى از آقا پرسیدم : آقا، چه کار بکنم در نمازم حضور قلب بیشتر داشته باشم؟
آقا ابتدا سر به پایین افکند سپس سرش را بلند کرد و فرمود: روغن چراغ کم است .
من به نظر خودم از این جمله این معنى را فهمیدم که یعنى معرفت کم است و ایمان قلبى و باطنى ضعیف است ، و گرنه ممکن نیست با شناخت کافى ، قلب حاضر نباشد.
آیت الله محمّد حسن احمدى فقیه یزدى نیز مى گوید:
گاهى از آقا سؤال مى کردند: چه کنیم در نماز، حضور قلب داشته باشیم؟ و ایشان دستورالعملهایى مى فرمودند، یکى از آنها این بود که مى فرمود:
وقتى وارد نماز مى شوید هنگام خواندن حمد و سوره به معناى آن توجه کنید تا ارتباط حفظ شود.
استاد خسروشاهى نیز مى گوید:
روزى از آیت الله بهجت سؤال شد: در هنگام نماز چگونه مى توانیم حضور قلب را در خودمان به وجود بیاوریم؟ فرمودند:
یکى از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست و چهار ساعت باید حواسّ (باصره، سامعه و …) خود را کنترل کنیم؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب باید مقدماتى را فراهم کرد، باید در طول روز گوش، چشم و همچنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم و این یکى از عوامل تحصیل حضور قلب مى باشد.
در جاى دیگر شخص دیگرى از محضرشان مى پرسد: براى اینکه در انجام فرمان الهى مخصوصاً نماز با خشوع باشیم چه کنیم ؟
و ایشان در جواب مى فرماید:
در اوّل نماز، توسل حقیقى به امام زمان - عجل الله تعالى - فرجه کنید، و عمل را با تمامیّت مطلقه انجام بدهید.
همچنین شخص دیگر مى پرسد: براى حضور قلب در نماز و تمرکز فکر چه باید کرد؟
و ایشان مرقوم مى فرماید:
بسمه تعالى ، در آنى که متوجّه شدید، اختیاراً منصرف نشوید.
اعتکاف معجونی است از چند عبادت
اعتکاف این امتیاز رادارد که از چندین عبادت ترکیب شده است و در حقیقت معجونی است از چند عبادت که با انجام آن، انسان نتیجه و اثر آن¬ها را بدست می¬آورد که البته بعضی از آن¬ها جزء اعتکاف می¬باشد و برخی از آن¬ها را طبعا هر معتکفی انجام می¬دهد معتکف در خانه خدا مهمان خدا است، معتکف روزه دار است ، معتکف با قرآن و دعا همدم است، معتکف تجهد و نماز شب دارد، معتکف جزء مستغرین بالاسحار است ، معتکف حالت توبه و بازگشت به سوی خداوند دارد، معتکف حتی با حجّاج و معتمرین در ترک بعضی از محرمات احرام شرکت می¬کند ، بنابراین معتکف همه عبادت¬ها را به جا می¬آورد.
(حسین نوری همدانی، اعتکاف معجونی شفا بخش و مکتب خودسازی ،ص8-7)
عنوان : : معاد از منظر قرآن و سنت
محقق: فاطمه میاری
مقطع: سطح 2
استاد راهنما: آزاده ریاحی
تاريخ دفاع: 15/04/ 1385
استاد داور: حجت الاسلام و المسلمین عسگری نصیرانی
نمره: عالی
عنوان : فرهنگ انتظار
محقق: آزاده ریاحی
مقطع: سطح 2
استاد راهنما : خانم سيمين عـرب
تاريخ دفاع: 15/08/ 1384
استاد داور : حجت الاسلام والمسلمین آقای مطهری
نمره: عالی
چکیده:
آنچه كه فرهنگ جوامع مختلف را از يكديگر متمايز ميسازد, شناسنامه فرهنگي خاص آن جامعه است. هر جامعهاي با تاكيد بر اصالت هويت خود ميكوشد كه اين مشخصه را زنده و بانفوذ, حفظ نمايد.
انتظار در واقع نوعي آيندهنگري است و در افرادي ديده ميشود كه همواره از وضع موجود ناراحت بوده و براي رسيدن به اوضاع بهتر تلاش ميكنند.
اصلاً انتظار و نگاه بهسوي آينده به عنوان پشتوانه بقاي جامعه انساني و محرك و برانگيزنده فعاليتهاي آنها معرفي شده است. همانطور كه خواندهايم و ميدانيم اگر از عمر دنيا فقط يك روز باقي بماند, خدا در همان روز مردي از خاندان مرا برانگيزاند كه پهنه زمين را بهعدل و داد بگستراند آن زمان كه از بيداد و ستم پرشده است. در قرآن كريم نيز ميخوانيم: ما ميخواهيم تا به مستضعفان زمين نيكي كنيم يعني آنان را پيشوايان و ميراثبران زمين سازيم.