امام صادق عليه السلام :
لا تَدَعْ قِيامَ اللَّيلِ، فإنَّ المَغبونَ مَن غُبِنَ قِيامَ اللَّيلِ؛
شب زنده دارى را فرو مگذار؛ زيرا زیان رسیده [واقعى] كسى است كه شب زنده دارى را از دست بدهد .
معاني الأخبار :ج1، ص342
چهاردهم آبان ماه که از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان روز فرهنگ عمومی معرفی گردیده است ، این روز و این نام گذاری فرصتی است برای بازخوانی پرونده فرهنگ و فرهنگ عمومی . پرونده ای که هیچگاه بسته نشده ، نمی شود و ظاهرا” بسته نخواهد شد و اصولا توسعه و تعمیق آن به همین ابهام و گستردگی آن بر می گردد . موضوعی که همیشه داغ و تازه است و هیچگاه سرد و کهنه نمی گردد .
اجمالا بصیرت به معنای آن است که انسان در گرد و غبار فتنه ها و تاریکی هایی که شیطان ایجاد می کند تا حق و باطل با هم مخلوط شود و انسان ها گمراه گردند, حق را از باطل بازشناسی و راه را گم نکنی. البته این منوط به این است که راه کلی اسلام که همان راه توحید و ولایت است را به درستی شناخته باشی و بدان ایمان کامل داشته باشی و عملا ملتزم شده باشی. أو من کان میتا فأحییناه وجعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون (انعام 122)
بصیرت در لغت
برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایى. دانایى. زیرکى. هوشیارى. بینش. آگاهى. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا)
بصیرت در اصطلاح
شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت ودشـمـن، حـق و بـاطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهای عاشورا - جواد محدثی)
شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید : روشن بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام میدید که در آیینه هم نمیدیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص84)
راهکارهای عملی کسب بصیرت
در روایات معصومین علیهم السلام کسب بصیرت از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است که در این نوشتار به اختصار به هر دو محور اشاره می گردد .
اول : موانع کسب بصیرت
برخی از امور و گرایش ها در وجود انسان مانع از بصیرت یافتن وی می گردد بگونه ای که با وجود یقین به حقانیت موضوعی ، آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو می بندد که در اینجا به دو مورد اشاره می کنیم :
امیرالمومنین علی علیه السلام :هرگاه چشم ظاهری، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد
1- دلبستگی به دنیا
حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید :انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته…
بدرستى که دنیا خانه محنت هاست، و جایگاه فتنههاست، کسى که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسى که به دنبالش نباشد با او بنیکوئى همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوى آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد )….(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج2 ص 637 )
نمونه های تاریخی این گروه از افراد نیز همچون «عمر سعد» ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند .
2- گرفتار شدن به شهوات و لذت ها
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 )
دوم : راه های عملی کسب بصیرت
در این خصوص نیز در روایات ما راهکارهای متعددی مطرح گردیده که به برخی از آنها اشاره می نمائیم :
1- شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 108)
لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید
فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا… (بحار الأنوار ج26 ص 7 )
هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند …
2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل
از دیگر اموری که انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .
علی علیه السلام در این باره می فرماید :أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتى از براى کسى که نباشد فکرى از براى او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57)
البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن که اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود
3-دوراندیشی در امور
از دیگر اموری که موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند :مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد .
4- پیروی از عالمان وارسته
امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ ع … الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ …. (الإحتجاج على أهل اللجاج ج1 ص17 )
عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد
5- رعایت ایمان و تقوای الهی
یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید : «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند» (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند»
6- عبرت گرفتن از مسائل گوناگون
اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند .
حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند :فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنى بصیرتی است.
از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد
و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند :دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَى الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 )
دایم بودن عبرت گرفتن مىکشاند بسوى بصیرت.
7- ذکر و یاد الهی
از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد
8-پیمودن مسیر اهل بصیرت
به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد
امـام صـادق (ع) دربـاره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویای عـمـق شـنـاخـت آن شـهـیـد اسـت (کـانَ عـَمُّنـَا الْعـَبـّاسُ بـْنُ عـَلِی نـافـِذَ الْبـَصـیـرَةِ صـُلْبَ الاِْیْمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم:
(وَ اَنَّکَ مـَضـَیـْتَ عـلی بـصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی بـصـیـرت و بـراساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می گـیـرم کـه تـو هـمـان راهـی را رفـتـی کـه شـهـدای بـدر و دیـگـر مـجـاهـدان راه خـدا پیمودند. (همان) .
در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدای بـدر و مـجـاهـدان اسـلام و اقـتـدا بـه صـالحان و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ… وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ) [همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] .
بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم .
قال رسول الله (ص): يا فاطمة! كل عين باكية يوم القيامة الا عين بكت على مصاب الحسين فانها ضاحكة مستبشرة بنعيم الجنة.
پيامبراكرم (ص) فرمود: فاطمه جان! روز قيامت هر چشمى گريان است، مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مىشود. (بحارالانوار،ج 44، ص293)
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .
منبع : کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556
تهی شدن جامعه از معنویت
ایشان به مسئله عاشورا، فقط از بعد یک حادثه و واقعه و یک حماسه معمولی نگاه نمیکند؛ که بعد ازگذشت، به بوته فراموشی سپرده شود،بلکه در دیدی عالمانه، هوشیارانه و مال اندیشانه به چرایی آن واقعه عظیم و تحلیلش میپردازد و میفرماید:
«عبرت اینجاست که چه کار کنیم [تا] جامعه آن گونه نشود. ما باید بفهمیم آنجا چه شد که جامعه به اینجا رسید…هیچ کس تصور هم نمیکرد؛ اما همین حادثه باورنکردنی، همین حادثه عجیب و حیرت انگیز اتفاق میافتد. چه کسانی کردند؟ همانهایی که به خدمتش میآمدند و سلام و عرض اخلاص هم میکردند. این یعنی چه؟ معنایش این است که جامعه اسلامی در طول این پنجاه سال، از معنویت و حقیقت اسلام تهی شده است؛ ظاهرش اسلامی است؛ اما باطنش پوک شده است. خطر اینجاست. نمازها برقرار است، نماز جماعت برقرار است، مردم هم اسمشان مسلمان است و عدهای هم طرفدار اهل بیتاند!»
جداشدن از سرچشمه زلال امامت
رهبر فرزانه انقلاب، این مسئله رایک نزاع شخصی و قبیلگی نمیداند؛بلکه آن را یک جریانی انحرافی میداند که بعد از رحلت رسول اللّه صلی الله علیه و آله شروع شد و در روز عاشورا به منصه ظهور نشست.
این حادثه، معلول یک سری علتها و زمینههایی است که نقطه آغازین آن،ماجرای سقیفه است. مرحوم نیّر تبریزی با اشاره به همین مطلب، چنین سروده است:
کان که طرح بیعت شورا فکند خود همانجا طرح عاشورا فکند
انحراف مسیر رهبری پس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله و جدایی مسیر خلافت از سرچشمه زلال امامت، امت و جامعه اسلامی را به آفتهایی دچار کرد.در نتیجه کم کم جامعه اسلامی از مسیر ترسیم شده رسول اکرم صلی الله علیه و آله دور شد و فاصلهها میان آن مدینه فاضله که خاتم انبیا صلی الله علیه و آله تأسیس کرده بود با جامعه آن روز پدید آمد. کسانی به قدرت رسیدند که خلافت اسلامی را به پادشاهی و سلطنت تبدیل کرده و اجتماع مسلمانان را از ارزشها دور و تهی کردند. آنان، خطوط اصلی و معیارهای اصیل این دین مبین را تضعیف و ارزشهای جاهلی را که پیامبر صلی الله علیه و آله کنار زده بود، دوباره جایگزین کردند.
گمراهی و انحرافِ عمومی
رهبر اندیشمند انقلاب که خود درد آشنای امت اسلامیاند، به این پرسشها با آیهای از قرآن کریم پاسخ میفرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌأَضَاعُوا الصَّلَوةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَ تِ فَسَوْفَیَلْقَوْنَ غَیًّا »؛ «پس از آنان، فرزندان ناشایستهای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات پیروی نمودند و به زودی [مجازات] گمراهی خود را خواهند دید.» ایشان با توجه به آیه فوق، دو عامل را از عوامل اصلی این گمراهی و انحرافِ عمومی دانسته، آن دو را چنین بیان میکند:
«یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است؛ یعنی فراموش کردن خدا و معنویت و جدا کردن حساب معنویت از زندگی و فراموش کردن توجه و ذکر و دعا و توسل و توفیق از خدای متعال و توکل بر خدا و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی و عامل دوم «اتَّبَعُواالشَّهَوات» است؛ یعنی دنبال شهوترانی هاو هوسها و در یک جمله «دنیاطلبی»رفتن به فکر جمع آوری ثروت و مالبودن و التذاذ و به دام شهوات دنیاافتادن و اصل دانستن اینها و فراموش کردن آرمانها. این درد اساسی و بزرگ است و ما هم ممکن است به این درد دچار شویم.»
کوتاهی خواص از انجام رسالت خویش
نکته مهم این است که از مهمترین زمینه سازهای قیام امام حسین علیه السلام کوتاهی خواص از انجام رسالتشان بود؛ همچنان که سالار شهیدان درباره کوتاهیها و سستیها و سهل انگاریهای عالمانِ درباری و خواصی که سکوت را اختیار کرده بودند، بیانی توبیخ آمیز و تلخ دارد و به آنان میفرماید: «شما با دیدن عهد الهی که شکسته میشود فریاد برنمی آورید و با ستمگران با مداهنه و سازشکاری رفتار میکنید … شما ستمکاران را بر خود چیره ساختید و کارها را به دست آنان سپردید … فرار شما از مرگ به سبب دل بستن به این زندگی ناپایدار بود. در نتیجه، مستضعفان را به دستستمگران سپردید.»
مقام معظم رهبری نیز نقش خواص را در ساختن تاریخ بسیار مهم میداند و درباره کوتاهی خواص ازانجام رسالت خویش و نتیجه سکوت آنها چنین میفرماید: «اگر کسانی که برای جانشان راه خدا را ترک میکنند،آنجا که باید حق بگویند نمیگویند،چون جانشان به خطر میافتد از ترس جان و از ترس از دست دادن مال و از ترس دادن مقام و پست از ترس منفور شدن، و تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند، وقتی که این طور شد، آن وقت، دیگر «حسین بن علی»ها به مسلخ کربلا خواهند رفت،به قتلگاه کشیده خواهند شد، یزیدها بر سر کار میآیند، امامت به سلطنتت بدیل میشود و … وقتی امام حسین علیه السلام قیام کرد؛ خیلی از همین خواص، پیش امام حسین علیه السلام نیامدند تابه او کمک کنند… .
تصمیم گیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظه لازم، انحراف مسیر رهبری پس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله و جدایی مسیر خلافت از سرچشمه زلال امامت، امت و جامعه اسلامی را به آفتهایی دچار کرد. اینهاست که تاریخ را نجات میدهد، ارزشها را حفظ میکند.»
بزرگان هر جامعهای باید حق و باطل را بشناسند و جانانه از حق دفاع کنند. عوام هر جامعهای نیز دنباله روخواص اند و راه آنها را ادامه میدهند؛ از این روست که اگر خواص ساکت نشستند و کم کاری کردند، گناهشان بس بزرگ خواهد بود.
چه کنیم که عاشورا تکرار نشود؟
اوّل اینکه با درسهای عاشورا وپیام های آن آشنا شویم و آنها را به کار بندیم؛ پیامهای آن عاشورایی که دانشگاهی بزرگ و مکتبی انسان ساز است.
دوم اینکه بدانیم عاشورا غیر از درس، یک صحنه عبرت است و به قول ولی امر مسلمانان (مدّظلّه العالی):«انسان باید در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. عبرت گیری از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب و فرزندان انقلاب در جامعه منزوی شوند.»
سوم اینکه بصیرت داشته باشیم که مقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی)فرمود: «بی بصیرتها بدون اینکه بدانند، فریب میخورند و در جبهه باطل قرارمی گیرند.»
ان شاء اللّه بتوانیم با بصیرت کامل و با رَه گیری از منویات رهبر بصیر ودلسوزمان از درسها و پیامها وعبرت های عاشورا پند گرفته، راه آن مکتب را ادامه دهیم و ذرهای از پیروی از حق کوتاهی نکنیم.