تهی شدن جامعه از معنویت
ایشان به مسئله عاشورا، فقط از بعد یک حادثه و واقعه و یک حماسه معمولی نگاه نمیکند؛ که بعد ازگذشت، به بوته فراموشی سپرده شود،بلکه در دیدی عالمانه، هوشیارانه و مال اندیشانه به چرایی آن واقعه عظیم و تحلیلش میپردازد و میفرماید:
«عبرت اینجاست که چه کار کنیم [تا] جامعه آن گونه نشود. ما باید بفهمیم آنجا چه شد که جامعه به اینجا رسید…هیچ کس تصور هم نمیکرد؛ اما همین حادثه باورنکردنی، همین حادثه عجیب و حیرت انگیز اتفاق میافتد. چه کسانی کردند؟ همانهایی که به خدمتش میآمدند و سلام و عرض اخلاص هم میکردند. این یعنی چه؟ معنایش این است که جامعه اسلامی در طول این پنجاه سال، از معنویت و حقیقت اسلام تهی شده است؛ ظاهرش اسلامی است؛ اما باطنش پوک شده است. خطر اینجاست. نمازها برقرار است، نماز جماعت برقرار است، مردم هم اسمشان مسلمان است و عدهای هم طرفدار اهل بیتاند!»
جداشدن از سرچشمه زلال امامت
رهبر فرزانه انقلاب، این مسئله رایک نزاع شخصی و قبیلگی نمیداند؛بلکه آن را یک جریانی انحرافی میداند که بعد از رحلت رسول اللّه صلی الله علیه و آله شروع شد و در روز عاشورا به منصه ظهور نشست.
این حادثه، معلول یک سری علتها و زمینههایی است که نقطه آغازین آن،ماجرای سقیفه است. مرحوم نیّر تبریزی با اشاره به همین مطلب، چنین سروده است:
کان که طرح بیعت شورا فکند خود همانجا طرح عاشورا فکند
انحراف مسیر رهبری پس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله و جدایی مسیر خلافت از سرچشمه زلال امامت، امت و جامعه اسلامی را به آفتهایی دچار کرد.در نتیجه کم کم جامعه اسلامی از مسیر ترسیم شده رسول اکرم صلی الله علیه و آله دور شد و فاصلهها میان آن مدینه فاضله که خاتم انبیا صلی الله علیه و آله تأسیس کرده بود با جامعه آن روز پدید آمد. کسانی به قدرت رسیدند که خلافت اسلامی را به پادشاهی و سلطنت تبدیل کرده و اجتماع مسلمانان را از ارزشها دور و تهی کردند. آنان، خطوط اصلی و معیارهای اصیل این دین مبین را تضعیف و ارزشهای جاهلی را که پیامبر صلی الله علیه و آله کنار زده بود، دوباره جایگزین کردند.
گمراهی و انحرافِ عمومی
رهبر اندیشمند انقلاب که خود درد آشنای امت اسلامیاند، به این پرسشها با آیهای از قرآن کریم پاسخ میفرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌأَضَاعُوا الصَّلَوةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَ تِ فَسَوْفَیَلْقَوْنَ غَیًّا »؛ «پس از آنان، فرزندان ناشایستهای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات پیروی نمودند و به زودی [مجازات] گمراهی خود را خواهند دید.» ایشان با توجه به آیه فوق، دو عامل را از عوامل اصلی این گمراهی و انحرافِ عمومی دانسته، آن دو را چنین بیان میکند:
«یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است؛ یعنی فراموش کردن خدا و معنویت و جدا کردن حساب معنویت از زندگی و فراموش کردن توجه و ذکر و دعا و توسل و توفیق از خدای متعال و توکل بر خدا و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی و عامل دوم «اتَّبَعُواالشَّهَوات» است؛ یعنی دنبال شهوترانی هاو هوسها و در یک جمله «دنیاطلبی»رفتن به فکر جمع آوری ثروت و مالبودن و التذاذ و به دام شهوات دنیاافتادن و اصل دانستن اینها و فراموش کردن آرمانها. این درد اساسی و بزرگ است و ما هم ممکن است به این درد دچار شویم.»
کوتاهی خواص از انجام رسالت خویش
نکته مهم این است که از مهمترین زمینه سازهای قیام امام حسین علیه السلام کوتاهی خواص از انجام رسالتشان بود؛ همچنان که سالار شهیدان درباره کوتاهیها و سستیها و سهل انگاریهای عالمانِ درباری و خواصی که سکوت را اختیار کرده بودند، بیانی توبیخ آمیز و تلخ دارد و به آنان میفرماید: «شما با دیدن عهد الهی که شکسته میشود فریاد برنمی آورید و با ستمگران با مداهنه و سازشکاری رفتار میکنید … شما ستمکاران را بر خود چیره ساختید و کارها را به دست آنان سپردید … فرار شما از مرگ به سبب دل بستن به این زندگی ناپایدار بود. در نتیجه، مستضعفان را به دستستمگران سپردید.»
مقام معظم رهبری نیز نقش خواص را در ساختن تاریخ بسیار مهم میداند و درباره کوتاهی خواص ازانجام رسالت خویش و نتیجه سکوت آنها چنین میفرماید: «اگر کسانی که برای جانشان راه خدا را ترک میکنند،آنجا که باید حق بگویند نمیگویند،چون جانشان به خطر میافتد از ترس جان و از ترس از دست دادن مال و از ترس دادن مقام و پست از ترس منفور شدن، و تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند، وقتی که این طور شد، آن وقت، دیگر «حسین بن علی»ها به مسلخ کربلا خواهند رفت،به قتلگاه کشیده خواهند شد، یزیدها بر سر کار میآیند، امامت به سلطنتت بدیل میشود و … وقتی امام حسین علیه السلام قیام کرد؛ خیلی از همین خواص، پیش امام حسین علیه السلام نیامدند تابه او کمک کنند… .
تصمیم گیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظه لازم، انحراف مسیر رهبری پس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله و جدایی مسیر خلافت از سرچشمه زلال امامت، امت و جامعه اسلامی را به آفتهایی دچار کرد. اینهاست که تاریخ را نجات میدهد، ارزشها را حفظ میکند.»
بزرگان هر جامعهای باید حق و باطل را بشناسند و جانانه از حق دفاع کنند. عوام هر جامعهای نیز دنباله روخواص اند و راه آنها را ادامه میدهند؛ از این روست که اگر خواص ساکت نشستند و کم کاری کردند، گناهشان بس بزرگ خواهد بود.
چه کنیم که عاشورا تکرار نشود؟
اوّل اینکه با درسهای عاشورا وپیام های آن آشنا شویم و آنها را به کار بندیم؛ پیامهای آن عاشورایی که دانشگاهی بزرگ و مکتبی انسان ساز است.
دوم اینکه بدانیم عاشورا غیر از درس، یک صحنه عبرت است و به قول ولی امر مسلمانان (مدّظلّه العالی):«انسان باید در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. عبرت گیری از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب و فرزندان انقلاب در جامعه منزوی شوند.»
سوم اینکه بصیرت داشته باشیم که مقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی)فرمود: «بی بصیرتها بدون اینکه بدانند، فریب میخورند و در جبهه باطل قرارمی گیرند.»
ان شاء اللّه بتوانیم با بصیرت کامل و با رَه گیری از منویات رهبر بصیر ودلسوزمان از درسها و پیامها وعبرت های عاشورا پند گرفته، راه آن مکتب را ادامه دهیم و ذرهای از پیروی از حق کوتاهی نکنیم.