امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند: ابتداى هر کتابى که از آسمان نازل شده، بسم اللّه الرحمن الرحیم است. هر گاه بسم اللّه الرحمن الرحیم را قرائت کردى اشکالى ندارد که استعاذه نکنى (نگویى که پناه مىبرم به خدا) و هر گاه بسم اللّه الرحمن الرحیم را تلاوت کردى، تو را از آنچه میان آسمان و زمین است محفوظ مىدارد.
روز بیست و چهارم بنابر اَشْهر روزى است که مُباهَلَه کرد رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله با نصاراى نجران و پیش از آنکه خواست مُباهله کند عبا بر دُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤ منین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او خداوندا اینها اهل بیت منند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شاءن ایشان آورد پس حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله چون نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده کردند جُراءَت مُباهله ننمودند واستدعاى مصالحه و قبول جزیه نمودند و در این روز نیز حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد و بالجمله این روز روز شریفى است و در آن چند عمل وارد است :
اوّل : غسل
دوّم : روزه
سوّم: دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیّت و ثواب و آیة الکرسى که در نماز مباهله است تا هُمْ فیها خالِدُونَ است
چهارم : خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است و شیخ و سیّد هر دو نقل کرده اند لکن مابین روایات آن دو بزرگوار اختلاف کثیر است و من اختیار مى کنم روایت شیخ را در مصباح فرموده دعاء روز مباهله روایت شده با فضیلت آن از حضرت صادق علیه السلام مى گویى :
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ بَهاَّئِکَ بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهاَّئِکَ بَهِىُّ
خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت و همه مراتب آن درخشنده است
از خویش گذشته ، ره ب جانان بردند
خود را به مِنا برای قربان بردند
از شوق لقای دوست ، آن دلشدگان
پیش از همه حج خود به پایان بردند
ابوطالب لاچینی
هشت سال دفاع مقدس مدافعان مخلص و جان بر كف جمهوري اسلامي از سرزمين پاك ايران اسلامي را بعضاً ، «جنگ تحميلي»،«جنگ ايران و عراق » يا «جنگ حق عليه باطل» گفته مي شود،ولي به نظر مي رسد «دفاع مقدس» بامسمي تر، رساتر و از نظر معنا و مفهوم واقعي تر مي باشد، زيرا كه اين جمهوري اسلامي و سرزمين عزيز ايران اسلامي بود كه مورد تهاجم ،تجاوز و اشغال بي رحمانه ،ناجوانمردانه و قدرت طلبانه صدام معدوم باپشتيباني و حمايت هاي همه جانبه ي تجاوزگران ، چپاولگران و زياده خواهان و قدرت طلبان بين المللي شرق وغرب قرار گرفت .
بر اين باوريم كه از دفاع مقدس دو معناي سلبي و اثباتي برداشت مي شود: سلبي يعني اينكه ما اهل تجاوز ، زورگوئي و اشغالگري نيستيم و طمع به آب وخاك ديگران نداريم.
اثباتي به معناي اينكه در عين حالي كه تجاوز گر و زورگو و جنگ طلب نيستيم ولي در مقام دفاع از حق و شرف و ناموس و وطنمان، مرد جنگيم ،عزيز و جان بركفيم ،غيور با شهامتيم وتن به ذلت نمي دهيم. «دفاع» مقدس است،چون كه نه فقط حق طبيعي و مسلم هر فردي است بلكه حق هر موجود و صاحب حياتي است و خداي متعال از ابتداي خلقت هر موجودي ، براي دفاع از حق حيات خود ، آن را مجهز و راهنمايي (هدايت تكويني) نموده است.
«دفاع» مقدس است ، چرا كه يك حكم عقلي و تكليف شرعي است و عزيزاني كه در اين عرصه جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و در اين دفاع 8 ساله شركت كردند ، چون به تكليف خويش عمل نمودند در زمره قديسين قرار گرفته اند و جاودانه شدند چنانكه فرمانده تكليف گراي آنها،حضرت روح ا…(ره) معتقد بود كه «چه پيروز شويم وچه شهيد گرديم ،پيروزيم چون به تكليف عمل كرده ايم.»
و امروز كه همچنان مورد هجوم ناجوانمردانه دشمنان متجاوز و زورگو هستيم ولي اين هجوم از جنس سخت نيست بلكه سخت افزار آن به نرم افزار تغيير كرده است ، در اين جنگ هجوم به جسم انسانها و زيرسازهاي فيزيكي وصنعتي و …نيست در اين جنگ هجوم متوجه فكر ،انديشه ،باورها ،اعتقادات و هنجارها مي باشد .
آيا اگر جنگ تحميلي دشمن از سخت به نرم تغيير ماهيت داد دفاع لازم ندارد ؟ واضح و روشن است كه پاسخ عقل وشرع در اين رابطه مثبت است و دفاع در عرصه جنگ نرم هم ،عمل به تكليف است بنابراين مقدس مي باشد و شايد بتوان گفت «مقدس تر»، زيرا كه با توجه و مطالعه اي اجمالي پيرامون تفاوتهاي جنگ سخت ونرم در مي يابيم كه اين جنگ پيچيده تر، ودفاع سخت تر است.
اصلاح سبک زندگی براساس آموزه هایی از امام باقر (علیه السلام)
بیتردید روابط خوب والدین با هم و نوع رفتار آن ها با فرزندان در ایجاد فضای مناسب و آرام بعنوان زمینه خوشبختی و پیشرفت و رسیدن به آرزوها بسیارمهم است و برعکس نزاعهای خانوادگی و اختلاف والدین و نبودن صمیمیت و آرامش علاوه بر ایجاد فضای اضطراب و یأس موجب عدم اعتماد به نفس در فرزندان، دوری از خانواده، افتادن در دامهای اجتماعی و به مخاطره انداختن تربیت فرزندان میشود. پیامدهای مثبت روابط خوب و پیامدهای منفی روابط سرد بر همه اعضاء خانواده تأثیر دارد. امام باقرعلیه السّلام سفارش میکند که در خانواده هم احسان و نیکی و خوشرفتاری لازم است و هم اینکه این خوشرفتاری را به بهترین وجه ممکن ابراز کردن. لذا میفرمایند:
«من حسن برّه باهله زید فی عمره یعنی هر کس با روشی نیکو و پسندیده به همسر و فرزندان خود نیکی کند عمرش طولانی میشود.»
نصیحت فرزند
والدین با صحبت و نصیحت علاوه بر اینکه رهنمودهای مهم و تجربههای باارزش خود را ره توشه فرزندان خویش میکنند زمینة ایجاد روابط صمیمی را نیز فراهم میآورند و به فرزندان نزدیک میشوند و ضمن آگاهی از مشکلات آنها در حل آن نیز به فرزندان یاری میرسانند. این نکته مهم است که پدر و مادر باید رابطه دوستانه و صمیمی با فرزندان داشته باشند ولی دوست نباشند. همانطور که دوست رابطه صمیمی دارد ولی پدر و مادر نیست. جایگاه دوست با جایگاه پدر و مادر یکی نیست و همچنین دوست مهمتر از پدر و مادر نیست بنابراین پدر و مادر باید با هوشیاری کامل ضمن حفظ ابهت و شخصیت خود در نزدیک شدن به فرزندان و ایجاد رابطه صمیمی با آنها بکوشند و ضمناً فرزندان ضمن رعایت ادب و احترام والدین، با آن ها صمیمی باشند.
در بسیاری روایات آمده است که امام باقرعلیه السّلام فرزندانشان را به صورت فردی یا جمعی خطاب کرده و نصایحی مشفقانه میفرمودند بعنوان مثال میفرمود: «فرزندم از کسالت و اندوه بپرهیز که این دو کلید هر شری است…». سفیان ثوری از امام صادق علیه السّلام خواست تا او را نصیحت فرماید امام صادق علیه السّلام فرمود: «ای سفیان! پدر مرا به سه چیز سفارش و از سه چیز برحذر میداشت. از جمله سفارشات این بود که فرزندم هر که با رفیق بد همراه شود سالم نمیماند و هر که در محلهای اتهام برود مورد اتهام قرار میگیرد و هر که بر زبان خود کنترل نداشته باشد پشیمان میشود.
محبت به کودکان
نیاز کودکان به محبت از ضروریترین نیازهای عاطفی است که میتوان با بوسیدن، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبتآمیز، خریدن هدیه و اسباب بازی، همبازی شدن با آنها و… به این نیازها پاسخ گفت. این مسائل را امام باقرعلیه السّلام در مورد فرزند کوچک خود امام صادق علیه السّلام رعایت می کرد. محمد بن مسلم نقل میکند که در خدمت امام باقرعلیه السّلام بودم در این هنگام فرزند خردسالش جعفرعلیه السّلام وارد شد… و در دستش عصایی بود که با آن بازی میکرد. امام او را به گرمی درآغوش گرفت و به سینة خود فشرد و خطاب به او فرمود: پدر و مادرم فدایت… در این هنگام جعفر خندید.
بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات
بر شافع ما روز قیامـت صـلوات
در شـام ولادتـش که شادنـد همـه
بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات
میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد،نگین درخشان وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت رضا(علیه السلام) مبارک باد
تشییع پیکر 30 شهید غواص خط شکن کربلای 4، پنج شنبه 15مرداد در تنکابن
روح جانبازی بزرگ ترین سدّ راه دشمنان
یکی از دلایل بارزی که برای مقابله خصمانه جهان استکبار با اصول اسلام می توان برشمرد، پی بردن آنها به نقش و جایگاه ویژه این اصول در ایجاد روح ایثار و جانبازی است؛ چرا که اگر روح حاکم بر جامعه روح ایثار و جانبازی باشد هیچ روزنه نفوذی برای سلطه و منفعت جویی آنان باقی نخواهد ماند. جهان استکبار که این حقیقت را به روشنی دریافته است، تنها راه رسیدن به اهداف خود را در از بین بردن این روح و فرهنگ می بیند و اگر در سَمت و سوی حملات مختلف دشمن دقّت شود به خوبی پیداست که آنها حملات خود را متوجّه این هدف نموده اند.
پیشتازان عرصه فرهنگ
جانبازان تنها در میدان های نبرد پیشتاز نبوده اند. امروز در تمام صحنه ها جانبازان و ایثارگران عزیز با قدرت به فعّالیّت مشغولند و حتّی در بعضی عرصه ها از دیگران نیز گوی سبقت ربوده اند. آنان در عرصه های فرهنگی، در مقابل شبیخون دشمن صف های مستحکمی هستند و آثار عمیق و شگرفی در جامعه برجای نهاده اند. به جرأت می توان گفت که آثار فرهنگی ـ هنری جانبازان به نحوی باورنکردنی تحوّل فرهنگی ایجاد می کند و به سادگی جان مخاطب را متأثر می سازد. آنان هم در جبهه ها درخشیدند و حماسه آفریدند و هم در عرصه هنر و فرهنگ.