شهید منصور مسلمی :
در سال 1338 در شهرستان تنکابن دیده به جهان گشودند دوران ابتدایی و راهنمایی خود را در همان جا گذراندند دوره دبیرستان در هنرستان ثبت نام کردند که بعد از انقلاب به نام شهید ثبت شد .بعد از سال چهارم در کنکور همان سال در رشته ی برق در شهرستان ساری پذیرفته شد سال اول را گذرانده بود که در سال دوم بود که به درجه ی رفیع شهادت رسید .
خواهر محترم شهید مسلمی گفتند :«منصور برای همه ی ما راهنما بود در دوران راهنمایی از نظر فکری بیشتر و بزرگتر از سنش بود کار های فنی او در خانه عجیب بود و معمولا سکوت می کرد کمتر می خورد و تمییز می پوشید و هرگز زیر سرش بالش نمی گذاشت و بیشتر در انباری می خوابید برای خودش روی پشت بام اتاقکی از کارتن یخچال درست کرده بود آن را برق کشی هم کرده و حد اکثر استفاده را از وقتش در آنجا می کرد»
بعد از شهادت پوستر های زیادی را مربوط به چهلم شهدای یزد بود و پوستر امام نیز که بر پشت بام مخفی شده بود را پیدا کردیم منصور بیشتر با خواهر و شوهر خواهرش صحبت می کرد و بسیار هم کم می خوابید پدرش دوست داشت منصور درس بخواند ولی راه منصور از آغاز مشخص بود نماز او، نماز شب او، راه او و هدف او از اول مشخص بود . شهید و شهادت را او به ما آموخت و زمانی که رفت حضور و هدف او درک شد .
صفحات: 1· 2